وبلاگ :
بي بي گل
يادداشت :
يک دل به صد دل غمگينم
نظرات :
0
خصوصي ،
11
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
عموهندونه
سلام بي بي گل
ع
اين چ حرفاييه؟
توقع نداشتم بي بي
خدا هيچ وقت بنده هاشو رها نميکنه.خيالت تخت.اونموقعي ک تازه ب دنيا اومده بودي و نمي تونستي راه بري مگه روزيتو،مگه رفع بلا و اين چيزا رو يادش رفته بود ک الان ک بزرگ شدي يادش بره؟!
نمي شد معلول ب دنيا بياي؟!
نمي شد مادر پدر بد مياورد بالا سرت؟
نمي شد ک يکي از اعضاي خانواده ت خداي نکرده مشکل اخلاقي داشته باشه؟مثلا اعتياد
چرا ولي نکرد اين کارو با تو.چون دوستت داره و هواتو داره.حالا يکم داره ب قول خودت باهات بازي مکنه.بزار مثال بزنم:
بعضي باباها بچه ي کوچيکشونو مثلا 4-5 ساله رو الکي ميزن يا اذيت ميکنن.مادر ميگه:خب مرد چرا بچه رو اذيت ميکني؟!
مرد ميگه:
از اينکه حرصش در مياد خوشم مياد!!!!
من خودم هميشه بچه خواهرمو ميزنم و ميخندم.
البته ن اينکه ناجور بزنم ناقص شه! ن در حد شوخي ولي خب....
خدا نميتونه جاي باباي داستان ما باشه؟
بي بي نعمتاي خدارو يادت نره...
ياعلي
پاسخ
سلام عمو هندونه /نه يادم نرفته اما خب ببين بازي هم يه حدي داره تا يه حدي که بازي ميکني خسته ميشي/خب اخه منکه صبرو انرژيم اندازه صبرو انرژي خدانيست که/بعدم من حاضرم خدا باهام بازي کنه اما نميخام هم بازي روزگار بشم چون تو بازي فقط اذيت ميکنه/هق