سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی بی گل
 
قالب وبلاگ
قند عسل های بی بی

زمانی که وارد کربلا شدم رئیس کاروان گفت توجه کنین گنبد امام حسین از اینجا مشخصه اومدم نگاه کنم بارون نذاشت گفت میخوام مثه بار قبل مثه زمانی که نجف بودیم تا نزدیک نشدن به صحن نگاه نکنی و بی تابتر بشی و بعد اونجا به رسم ادب سلام بدی وارد هتل شدیمو اسباب ها رو جا گیر کردیم فوری یه غسل زیارت و راهی شدیم . این بار مسیر کوتاه بود و میتونستیم پیاده بریم اما مثل بار قبل به حرف بارون گوش دادم و سر به زیر داشتمو بارون حرف میزد و دلمو بیشتر هوایی میکرد اون شعرای کربلایی میخوندو من اشک هام اروم و بی صدا رو گونه هام جاری شده بودن
بین الحرمین که رسیدم وسطای بین الحرمین بودیم بارون رو کرد به من و گفت الان وقتشه قلبم از جا داشت کنده میشد با اشتیاق هرچه تمام تر اول سمت امام حسین و بعد سمت حضرت عباس سلام دادم


[ یکشنبه 92/10/22 ] [ 3:25 عصر ] [ بی بی گل ] [ دُر فشانی () ]
VID-20140424-WA0001.mp4
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 119730