سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی بی گل
 
قالب وبلاگ
قند عسل های بی بی

جمعه گذشته با این پیامک جمعی از دوستان گلم رو سرکار گذاشتم و پیامای جالبی ازشون دریافت کردم

متن پیامک:

سلام علیکم؛ از کربلای معلی و بین الحرمین و روبریو گنبد آقا اما حسین و حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس و نهر علقمه دعاگوی شما و خانواده محترمتان بودن توفیق میخواهد که ما نداریم .لذا از منزل دعایتان میکنم

 

ترانه برام زد: دیوووونننننهههه فکر کردم واقعا اونجایییی

گویانه برام زد: فکر کردم بلاخره رفتی

نسیم برام یه متن باحال فرستاد:*قسمتی از متن موجود نیست*بقیه متن هم موجود نیست*اصلا متنی در کار نیست*یواش گوشیتو بذار توی جیبت کسی نفهمه سرکاری

نیلوفر تشکر کرد و خندید: سلام ممنون :)

و و و و

گذشت تا یکشنبه

از در ورودی دانشگاه که وارد شدم رفتم به محل جدید ایستگاه مینی بوسا همونجا تابلو اعلانات هم بود انگار یه چیزی کشوندم به سمت تابلو اعلانات  پیش خودم گفتم بذار دارم میرم سمت ایستگاه یه نگاه گذری به تابلو بندازم

آخ تا دیدم بند دلم پاره شد داشتم از کنار تابلو رد میشدما اما تا اینو دیدم یه قدم برگشتم به عقب و شروع کردم به دقیق خوندن تابلو

سفر زیارتی کربلای معلی

ویژه خواهران و برادران علاقمند

دانشجویان عزیز جهت کسب اطلاعات بیشتر به هیئت امیر المومنین مراجعه فرمایند

مثه برق گرفته ها گفتم وای کربلا دختر عمه ام که دنبالم بود رو صدا زدم گفتم کربلا میبرنا نمیخوای بری

اونم اومد یه نگاهی به اعلامیه انداخت و گفت بعدا میریم خبر میگیریم و بی تفاوت رد شد اما من یه حس خاصی داشتم به زور خودمو تا ظهر نگه داشتم ظهر رفتم سمت تشکل امیر المومنین

دیدم زده برا کربلا برادران روز های زوج خواهران روز های فرد اینقدر ذوق کردم که فوری خودمو گذاشتم توی تشکل و خداروشکر کردم که روزی دیدم این خبرو که سریع میتونم جوابم بگیرم

یه خانوم دانشجویی نشسته بود رو صندلی کنار میز  و اسامی دستش بود گفتم اومدم در مورد خبری که زدید برا کربلا بپرسم شرایطش چه جوریه

شرایطش رو برام گفت:

-مجردی یا متاهل؟

-مجرد

- خب شرایش برا مجدا این طوریه که هم دانشجو میوتنه بیاد هم میتونه یه همراه بیاره پدر مادر یا یه یه همراه دیگه اگر باز کسی باشه میتونن به صورت آزاد هم شرکت کنن

ما اینجا اسمتون رو مینویسیم یه شماره ازتونمیگیریم  و انشالله برا اینکه اماده تر بریم اونجا یه سری کلاس براتون میذاریم که هزینه اش 25 هزار تومنه و اولویت با افرادیه که تو این جلسات حتما شرکت بکنن

هزینه سفر هم 600تومنه و دانشگاه بهتون 500تومن وام میده زمانش هم تعطیلات بین دو ترم هست اگر به انتخاب واحداتون تداخل زمانی داشته باشه این مزیت رو داره که زودتر ظرفیت رو براتون باز میکنن و میتونین زودتر انتخاب واحدتون رو انجام بدید و مشرف بشید

اسم شریفتون رو میفرمایید تا وارد لیست کنم؟

اسممو گفتمو شماره دادم

پرسید همراه هم دارید ؟ گفتم بذارید فعلا یه مشورتی بکنم توی خونه خدمت میرسم اعلام میکنم و بعدش فرمای مخصوص ثبت نام رو گرفتمو خدافظی کردمو رفتم

به قدری ذوق داشتم که فوری زنگ زدم به ابجی بزرگه ای بابا چرا این اتاق این اینطوریه هر بار زنگ میزنی گوشیش انتن نمیده(از وقتی رفته مدرسه جدید این مشکل رو باش داریم)

بعد از دانشگاه هم که باید میرفتم کلاس وبلاگ نویسی خلاصه این ابجی بزرگه ذوقمو کور کرد تا بعد کلاس وبلاگ نویسی که خودش زنگ زد ببینه چرا دیر کردم و کجای شهرم منم همون موقع کلی با ذوق براش جریان رو تعریف کردم که اونم ذوق کرد و قرار شد رسیدم خونه براش بگم اما وقتی رسیدم خونه از بس خسته بودم همونطوری با لباسای تنم خوابیدم تا 10.30که خب وقتی بیدار شدم اون دیگه خوابیده بود فرداشم که کلاس بودم تا 7 شب اما بالاخهپره باش حرف زدمو قرار شد جفتی ثبت نام کنیم

فردا دارم میرم فرمای مربوطه رو بدم البته کلاسم دارم وگرنه عمرا من روزی که خونه باشم راهی دانشگاه بشم که اون سر دنیاس

خلاصه انگار دارم رفتنی میشم به سمت کربلا به کوری چشم اون کسی که اومد بعد عید کلی حرف نامربوط بهم زد بخاطر متنی که زده بودم برای کربلا

خدایا شکرت که میبینم هنوزم دوسم داری و هی موقع تنهام نمیذاری

خدایا شکرت


[ چهارشنبه 91/7/26 ] [ 10:48 عصر ] [ بی بی گل ] [ دُر فشانی () ]

سلام سلام سلام

دوستای خوبم با یه قرار آسمونی دیگه چطورید؟

اگر یادتون باشه قرار بود هر بار یکی مون توی وبلاگش یه قرار آسمونی بذاره و به بقیه دوستان بگه  تا سر یه ساعت خاص اون دعا رو باهم بخونیم و برای هم دعا کنیم

کیا چله نشین بودند؟ دعا چله نشینیمونو یادتون هست؟ خب میگم برا اونایی که یا چله نشین نبودن یا یادشون نیست دعای چله نشینی رو

دعا اخر صحیفه سجادیه

نه وقت گیره نه سخت

خب بذارید یه طور خوشگل بگم خوشتون بیاد

 

یه قرار آسمونی

دوستای خوبم سه شنبه شب راس ساعت 11 همه با هم دعای آخر صحیفه سجادیه رو میخونیم و برای هم دیگه دعا میکنیم


اون دوستای عزیزی که منت میذارن به سر بنده و میان سر میزنن به وبلاگم به اون دوستایی خبر ندارن خبر برسونن که سه شنبه همین هفته راس ساعت11 با هم قرار داریم اونم یه قرار آسمونی


[ دوشنبه 91/7/24 ] [ 12:47 صبح ] [ بی بی گل ] [ دُر فشانی () ]

قبل سلام بگم که این پست  ثابت وبلاگمه تا چند وقتی

و اما سلام به دوستانی که وبلاگ من رو میخونن

امروز اومدم دیدم 11 درخواست دوستی دارم که به طبع وقتی قبول کنم تبادل لینکم انجام میشه

من این دوستان رو نمیشناسم

این بحثم مال امروز نیست بارها اتفاق افتاده و من مجبور شدم اکثرا رو رد دوستی بزنم اگر هم اقا باشن که خب بیشتر معذب میشم و همینطور شرمنده

از آقایون تقاضا دارم درخواست دوستی نزنین چون شرمنده شون میشم و مجبور میشم رد بزنم

اگر هم تا الان اقایی رو اد کردم یا متوجه نشدم یا بلد نبودم با سیستم پارسی بلاگ کار کنم درست و اد شدندو یا خب شناس بودند

لطفا خواهشا درخواست دوستی نزنین چون با عرض شرمندگی فراوان رد میزنم و تا مطمئن نشم که طرف مقابلم خانم هستن قبول نمیکنم

این بحث رو به عنوان پست ثابت میذارم یه مدتی که دوستان متوجه باشند

از توجه تون بی نهایت ممنون و متشکرم


[ شنبه 91/7/22 ] [ 11:16 عصر ] [ بی بی گل ] [ دُر فشانی () ]

با دلم سر سخت شو ... تا می توانی سخت تر

 

با دلم سر سخت شو ... تا می توانی سخت تر

می شود دل کندنم با مهربانی سخت تر  

                من که می دانم خدا بی آنکه مبعوثم کند

                دائما می گیرد از من امتحانی سخت تر

زندگی را باختم در این قمار اما هنوز

حاضرم حتی بپردازم زیانی سخت تر

                هیچ فکرش را نمی کردم که بعد از رفتنت

                بگذرند این لحظه ها آنی به آنی سخت تر

سخت بار آورده این دنیا مرا اما چه سود

می شود جان کندنم با سخت جانی سخت تر

                آه ! می آورد رستم هم در این پیکار کم

                پیش پایش بود اگر هر بار خوانی سخت تر

الهام دیداریان

 


[ جمعه 91/7/21 ] [ 11:37 عصر ] [ بی بی گل ] [ دُر فشانی () ]

خیلی دلم میخواد تند تند آپ کنم اما درسو دانشگاه نمیذاره الانم اومدم یه آپ جدید کنم دوستام نگن بابا این دختره چقدر تنبله

اما خب خدایی حق بدید4 روز در هفته کلاس اونم از6.30که میزنم بیرون تا ساعت3 یا 7 شب خب خیلی سگنینه یعنی وقتی میرسم خونه دیگه مرده ام میرسه تازه به استراحت نمیرسم  باید فوری درسای فردا صبحشو اماده کنم

این ترم رکورد زدم 20واحد برداشتم البته میخواستم بیشتر بردارما اما خب نذاشتن به لطف دانشگاه ازاد سقف دروس معرفی با استاد شده 4 واحد زین جهت است که نشد 24 تا بردارم اما الان خداروشکر میکنم که نشده 24 تا بردارم چون اگر 24 واحد میشد قطعا یه روز دیگه هم باید میرفتم دانشگاه

همین الانش به کمر تصادفیم فشار اومده و هفته گذشته راهی بیمارستانم کردو یه هفته هم استراحت مطلق بودم امروزم به همین خاطر تونستم درخواست داشتن کلید اسانسور رو دادم فردا قراره کلید اسانسور رو بهم بدند(دانشکدمونو سه ترمه عوض کردند بردن ساختمون علوم تربیتی که سه سه طبقه اس و دارای اسانسور) فقط ازم تعهد گرفتن که فقط خودم از اسانسور استفاده کنم این بده چون منکه نمیتونم جلو بچه ها رو بگیرم وقتی میخوان بپرن توی اسانسور خالی

فردا تا ساعت7 کلاسم موندم چطوری اون موقع شب برگردم تقریبا همین حوالی(8.30 یا 8.45) میرسم خونه خدا باعثو بانیشو یه کم فکر و اخلاق بده چون نه میشه باش حرف زد در این مورد بس که خوش اخلاقه نه یه فکر میکنه رو حرف ادم که بابا خوب نیس دختر تا نزدیک ساعت9 شب تو خیابون بمونه اونم تنها عععع خب اخه من اینو چطوری به این ادم بگم که بر میگرده میگه تقصیر خودته میخواستی زودتر این درسو بگیری:(

اخه این شد جواب:(

اوه دیر شد هنوز روش تدریس نخوندم هیچی اگه شد بازم میام بازم آپ میکنم

فهلا

به قول متین شاد باشید ودیرزی


[ یکشنبه 91/7/16 ] [ 8:33 عصر ] [ بی بی گل ] [ دُر فشانی () ]
VID-20140424-WA0001.mp4


.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 119478